
دکتر عباسعلی رهبر؛ عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گو با بنیاد مکتب حاج قاسم:
شهید سلیمانی مصداقی از تبلور دانش اربعینی است
ما در مکتب شهید سلیمانی، مؤلفههای مهم دانش اربعینی را به چشم میبینیم. رهبر انقلاب تعابیری برای شهید سلیمانی دارند که میفرمایند این شهید جهادش بزرگ و شایستهی نعمت عظیمی بود. اخلاص بزرگی در آن مرد بود و نمونهی برجسته از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی رحمهاللهعلیه بود.
شهید سلیمانی با شجاعت و تدبیر و اخلاص در راستای دانش اربعینی قدم برمیداشت. ایشان بهشدت مراقب حدود شرعی بود. بهشدت انقلابی و پایبند به خط نورانی امام بود. البته باید این را تضمین و تأیید کنیم که شهید سلیمانی بهواسطهی رفتار و عمل خودش منشأ خیر و برکت بود. برکات این شهید بزرگ و این شهادت عظیم هم بعد از آن خیلی بیشتر جلوه کرد و به قول رهبر انقلاب زندهبودن انقلاب را به چشم جهانیان آورد. شهید سلیمانی کاری کرد که دشمنان احساس خضوع کنند. ایشان کاری کرد که چشمان غبارگرفته دوباره باز شود. شهید سلیمانی مصداق اتم دانش اربعینی است. ایشان توانست ولایتپذیری، معنویت و بندگی در راه مکتب امام حسین علیهالسلام را بهخوبی بپیماید.
راهپیمایی اربعین در طول یک دهه گذشته تیتر یک رسانه های دنیا و مسئله اصلی اندیشکده های جهانی شده است. با دکتر عباسعلی رهبر؛ سفیر عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره گفت و گو کردیم. پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حفظ و نشر آثار شهید سلیمانی در این گفت و گو به بررسی و ارزیابی این ماجرا و تحلیل نقش شهید سلیمانی پرداخته است. متن این گفت و گو به شرح زیر است:
باتشکر از وقتی که به ما اختصاص دادید. جناب دکتر اگر بخواهید گزاره دانش اربعینی را برای ما تشریح کنید نسبت این موضوع با شهید سلیمانی را چگونه می بینید؟
شهید سلیمانی مصداقی از تبلور دانش اربعینی است. من قبل از اینکه وارد شخصیت معرفتی، جهادی و مجاهدگونهی ایشان شوم، گزیدهای از دانش اربعینی را عرض خواهم کرد:
اوّلین و مهمترین نکته در دانش اربعینی بحث حرکت و تحول است. در اینجا تحول بهمعنای دگرگونشدن است؛ دگرگونیهای تدریجی که در ساختار و الگوهای رفتاری صورت میگیرد. اوّلین درس اربعین برای انسانیت و مسلمانان، حرکت و تغییر تدریجی است. این نکتهی بسیار مهم در زندگی شهید سلیمانی وجود داشت. حاج قاسم از ابتدای نوجوانی و جوانی و میانسالی مرتب این تغییر و تحول را در شرایط مختلف اجتماعی و سیاسی از خود بروز داد. این تحول و تغییر بر مبنای هدفگذاری متعالی و رشد فزاینده بود. ما مبنای تحول را در مثلث هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی مشاهده میکنیم. در هستیشناسی مبتنی بر توحید در «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا» بهوجود میآید. دقیقاً در مکتب شهید سلیمانی آنچه که بهعنوان قولوا و گفتن وجود دارد، بر مبنای زبان توحیدی، الهی و زبانی منبعث از ولایت است که در این زبان کردار و اندیشه و صدق گفتار و نیت پاک خودش را نشان میدهد.
نکتهی دوم در دانش اربعینی این است که در کنار «اعْبُدُوا اللَّه»، «وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوت» هم وجود دارد. در مکتب شهید سلیمانی در کنار توحید و معنویت و بندگی، طاغوت درون و بیرون هم وجود دارد. چه طاغوتی بلندتر و پرآوازهتر از طاغوت آمریکا که شهید سلیمانی توانست در رهآورد بسیار پیچیده -که ناشی از توجه او به عنصر ولایت و رسالت بود- با او به مقابله برخیزد و تمام جهانیان و فضاهایی را که در قالب این طاغوت زمان محاصره شدند، به نگاه جدی وادار کند. اینها نکات بسیار مهمی است که ما در دانش اربعینی میبینیم.
نکتهی بعدی که در دانش اربعینی مورد توجه قرار میگیرد، اصلاح است. امام حسین علیهالسلام در اینباره میفرمایند: «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی.» این نکتهی اصلاحی که در دانش اربعینی به چشم میآید دقیقاً در مکتب شهید سلیمانی خودش را نشان میدهد. حاج قاسم بارها اصلاحات جدی، مبنایی، زندگی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی را در منش و روش خود نشان داد؛ حتی موقعی که در فضای مبارزه با اشرار بود، این اصلاح را هم نسبت به اشرار و هم نسبت به شهادت بیگانگان و دوستان به منصهی ظهور رساند. برای اینکه در جامعه تحول ایجاد شود، باید قاعد و شهید و اسیر بود همانگونه که امام حسین علیهالسلام اینگونه بود. شهید سلیمانی هم در دانش اربعینی قاعد بود. ابتدا خودش پیشروی میکرد و بعد به دیگران میگفت به پیش بیایید. حاج قاسم خود شهید و اسیر الکربات بود. ایشان سختیها را چشیده بود و همیشه در خطّ مقدم حضور داشت. در مکتب شهید سلیمانی جهاد و تلاش و اخلاص و توحید است که مسیر تحول را رقم میزند و این مسیر تحول موضوع جدی است که ما میتوانیم نگاه ایجابی به مکتب شهید سلیمانی در قالب دانش اربعینی داشته باشیم.
آقای دکتر شرط تحول برای مردم در اربعین چیست؟
در زیارت اربعین خوانده میشود که «فَاَعْذَرَ فیِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْح»؛ یعنی امام حسین علیهالسلام جای هیچ عذر و بهانهای برای مردم باقی نگذاشت و امت را با عطوفت و مهربانی و با خیرخواهی نصیحت کرد. اوّلین شرط تحول در دانش اربعین برای مردم، نگرش و بینش مبتنی بر خیرخواهی صادقانه و خالصانه است. در اینجا نصح، یعنی سخنی دلسوزانه و خالی از هرگونه فریب و دغلبازی.
شهید سلیمانی مبتنی بر چه اساسی حرکت می کردند که در بین قلوب محبوب شدند؟
شهید سلیمانی امنیت را برای غیرمسلمانان هم به ارمغان آورد. ایشان مبتنی بر خیر و مصلحت مردم حرکت میکرد. برای ایشان مردم مقدم بر همه چیز بودند، حتی پست ریاستجمهوری را با این موضوع معاوضه نکرد. این نکتهی بسیار مهمی است. آیهی ۶۸ سوره اعراف هم به همین نکته اشاره میکند: «أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِين»؛ پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و براى شما خيرخواهى اَمينم.
در قسمتی از زیارت اربعین حضرت میفرمایند: «و بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَه» در واقع، امام حسین علیهالسلام با بذل خون خود جامعه را از جهالت عملی نجات داد؛ امام خون پاک قلبش را در راه خداوند بذل کرد تا بندگان خدا را از جهالت و حیرت جهالت رهایی بخشد. نکتهی بسیار مهم این است که شهید سلیمانی بهعنوان باذل و بخشنده تمام وجودش را در منصهی اخلاص قرار داد. آن اخلاص برای چه بود؟ برای اینکه امنیت فراگیر و پُردامنه را برای جامعهی اسلامی و برای مردم عزیز ایران به ارمغان بیاورد. آن امنیت فراگیر وجوه مختلفی دارد و یکی از آنها آگاهی و بصیرتبخشی به مردم عزیز ایران بود که جامعهی دینی ما در مقابله با دشمنان باید چه کارهایی را انجام بدهد و چگونه بیدار شود. ما دیدیم که خون این شهید بزرگ منشأ برکات بسیار مهمی هم در عرصهی داخلی و هم در عرصهی تحولات منطقهای و بینالمللی شد. نیاز جامعهی امروز ما در مکتب شهید سلیمانی که برگرفته از دانش اربعینی هست، بر همین مبناست.
جزم علمی و عزم عملی مردم دو نکتهی بسیار مهمی است که باید به آن دقت شود. نفاق و فریبکاری و بیعملی و رفاهطلبی و عدم تحول جایی در درسنامهی اربعین ندارد. ارزشفروشی و جهل مقدس و توجیه هدف و وسیله جایی در دانش اربعینی ندارد. مردم اینقدر اهمیت دارند که برای رشد و ترقی پیشرفت آنها باید جان را فدا کرد و چه زیبا شهید سلیمانی عزیز در مکتب خودش که برگرفته از مکتب اربعین بود، با نفاق و فریبکاری و بیعملی و رفاهطلبی مبارزهی جدی و فراگیر کرد. او هیچوقت برای اینکه خودش را به منصهی ظهور برساند و خود را در مقابل جریان خاصی مهم جلوه بدهد، به ارزشفروشی و فخرفروشی روی نیاورد.
انسانهای ظالم دو ویژگی دارند؛ آنها هم اهل شقاق و هم اهل نفاقاند. در دانش اربعینی باید با اهل شقاق و نفاق مبارزه کرد. ما دقیقاً در مکتب و در رویهی شهید سلیمانی میبینیم که ایشان با جریان فرصتطلب و قدرتیاب داخلی و خارجی بهشدت مبارزه میکند و هیچگاه از مسیر ولایت و چهارچوب انقلاب اسلامی دور نمیشود. همانگونه که دانش اربعینی دارای جاذبهی مغناطیس حسینی هست، مکتب شهید سلیمانی هم که برگرفته از این دانش اربعین است، دارای جاذبهی مغناطیسم حسینی شد. در تشییع باشکوه آن شهید بزرگوار، همه نوع ایرانی از هرگونه فرقه، حزب و برچسبهای مختلف سیاسی اعم از داخلی و خارجی حضور پیدا کردند و از شهید سلیمانی به احترام یاد کردند.
در دانش اربعینی باید طبق هر موقعیت انتخاب درستی داشت؛ همان کاری که حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از کربلا، در کربلا و بعد از کربلا کرد. شهید سلیمانی عزیز هم در راستای دانش اربعینی حرکت کرد. دانش اربعینی مبتنی بر بصیرت و مبتنی بر اصلی و فرعیکردن مسائل است، مبتنی بر آگاهیبخشی، حتی در حین جنگ است. مبتنی بر افشاگری است؛ افشاکردن ظلم و خدعه و فریب در لباس تمسک به ارزشها. دانش اربعینی بزرگداشت حقیقت و خاطرهی شهداست. در دانش اربعینی کربلا الگوی همیشگی ماست. دشمنشناسی و تعقیب در رابطه با آن یکی از موضوعات بسیار مهمی است که همواره باید مورد توجه قرار بگیرد.
به عنوان سوال پایانی مکتب شهید سلیمانی را چگونه مکتبی و طریقی میبینید؟
ما در مکتب شهید سلیمانی، مؤلفههای مهم دانش اربعینی را به چشم میبینیم. رهبر انقلاب تعابیری برای شهید سلیمانی دارند که میفرمایند این شهید جهادش بزرگ و شایستهی نعمت عظیمی بود. اخلاص بزرگی در آن مرد بود و نمونهی برجسته از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی رحمهاللهعلیه بود.
شهید سلیمانی با شجاعت و تدبیر و اخلاص در راستای دانش اربعینی قدم برمیداشت. ایشان بهشدت مراقب حدود شرعی بود. بهشدت انقلابی و پایبند به خط نورانی امام بود. البته باید این را تضمین و تأیید کنیم که شهید سلیمانی بهواسطهی رفتار و عمل خودش منشأ خیر و برکت بود. برکات این شهید بزرگ و این شهادت عظیم هم بعد از آن خیلی بیشتر جلوه کرد و به قول رهبر انقلاب زندهبودن انقلاب را به چشم جهانیان آورد. شهید سلیمانی کاری کرد که دشمنان احساس خضوع کنند. ایشان کاری کرد که چشمان غبارگرفته دوباره باز شود. شهید سلیمانی مصداق اتم دانش اربعینی است. ایشان توانست ولایتپذیری، معنویت و بندگی در راه مکتب امام حسین علیهالسلام را بهخوبی بپیماید.