
یادداشت/ محمدكاظم انبارلويي: چرايي محبوبيت مردمي شهيد حاج قاسم سليماني
يك انسان در تراز «ايمان» و «عمل صالح»
هيچ انساني را در ايران و جهان در طول تاريخ نميتوان سراغ گرفت که مردم شانه خود را زير تابوت او در مقياسی ميليوني قرار دهند...
سرّ محبوبيت شهيد حاج قاسم سليماني در دلهاي مردم را بايد در كلمات آیه شريفه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» جستوجو كرد. ايمان و كار شايسته، كليد محبوبيت نزد مردم است. محبوبشدن دست خداست، چراكه كليد قلوب مردم دست اوست. محبوبشدن رحمتي الهي است كه فقط نصيب مؤمنان و صالحان ميشود. محبوبيت از الطاف و پاداشهاي الهي است. از امام صادق علیهالسلام روايت شده است که میفرماید: «ولايت اميرمؤمنان علي علیهالسلام پاداشي است كه خدا به مؤمنان داراي عمل صالح ميدهد.» (1)
حاج قاسم سليماني، از نخستين روزهاي جواني باايمان به خدا و رسول و جانشينان برحق پيامبر و ميراثداران انبيا در عصر ما پا در عرصه «عمل صالح» گذاشت. او، كمترين تمناي ديدهشدن نداشت. او، نيك ميدانست كه كافي است خدا ببيند كه ميبيند. او، پرچمدار صيانت از خط امامت و ولايت بود و به اين شغل افتخار ميكرد. او، نيك ميدانست كه هزينه چنين كار بزرگي رنج و سختي و بيخوابي و بيتابي براي رسيدن به مرزهاي شكوهمند شهادت است. او، چهل سال در كوه و بيابان، در دشتهاي جنوب سنگربهسنگر بهدنبال شهادت بود. او، درحاليکه قدمبهقدم مشغول فتح ميدانهاي بزرگ بود، خداوند بزرگ دستاندركار فتوحات او در قلوب مردم ايران، منطقه و جهان بود.
هيچ انساني را در ايران و جهان در طول تاريخ نميتوان سراغ گرفت که مردم شانه خود را زير تابوت او در مقياسی ميليوني قرار دهند. تشييع جنازه او در بغداد و نجف و از آنجا به اهواز، قم، مشهد و سپس در تهران و كرمان نشان داد خداوند به قول خود در آیه شريفه 96 سوره مريم عملكرده و او را محبوب مردم، عزيز ملت ايران و امت اسلامي قرار داد.
مراسمهايي كه در ايران و جهان براي بزرگداشت او برپا شد، در جهان بينظير و كمنظير بود و اين تازه گوشهاي از جغرافياي محبوبيت او را نشان ميداد. ريختشناسي شخصيت شهيد قاسم سليماني در ذهن مردم طبقاتي دارد كه بايد آن را بازخواني كرد. شهيد سليماني، انسانی شجاع، مقتدر و در يك كلمه پهلوان عرصههاي نبرد با دشمن و دفاع از نواميس ملت ايران و ملتهاي منطقه بود. مردم ما وصف او را در ادبيات كهن ايران فقط در قهرمانان افسانهاي چون آرش كمانگير و رستم خوانده بودند. او، قهرمان ملي و در نهايت قهرمان امت اسلام بود. او، در برابر شرورترين و خونخوارترين انسانهاي عصر خود ايستاد و آنها در نبرد رودررو نتوانستند او را به خاك بيندازند. شهيد قاسم سليماني را همچون مولايش علي علیهالسلام با ترور از ميان برداشتند.
شهيد سليماني، یک عارف، معلم اخلاق و يك انسان در تراز «ايمان» و «عمل صالح» بود، آنگونه كه خداوند در قرآن از آن ياد ميكند. قول و فعل او حكايت از انساني ميكرد كه هفت شهر عشق را با توفيقات الهي بهسلامت طي كرده بود و در عاليترين قله و رفيعترين مرتبت مشتاقانه جوياي شهادت بود. مصداق تمام اين سخن او كه «كسي كه شهيد نبود، شهيد نميشد» خود او بود.
او، يك ژنرال نظامي بود. حضور او در عملياتهاي مختلف و متعدد در جنوب و شمال طي هشت سال نبرد نفسگير و سپس درگيري او با اشرار شرق و در نهايت نبردهاي خونين در عراق و سوريه و لبنان در مصاف با صهيونيستها و داعش و آمريكاييها قاعدتاً بايد از او چهرهای خشن و متصلب و خشمگين بسازد، اما تبسم هميشگي او بر لب و گشادهرويي او حكايت از دلي آرام و دلآرامي او ميداد. او، با همين سيما و صداي دلنشين خود امواج آرامي را در خانواده و ملت خود و ملتهاي منطقه به ارمغان آورد.
فعل او در جبههها و پشت جبههها و در ميان خانوادههاي شهيد بهويژه خانوادههاي شهداي حرم فرياد ميزد: «حاضرم از نفس بيفتم، اما ملتم و امتم از نفس نيفتد.»
حاج قاسم، نماد نسلي است كه به فرياد انبياي الهي براي ساخت يك جامعه ايماني و الهي لبيك گفته و از جان خود براي ساخت چنين جامعهاي مايه گذاشتند. اين نسل صدق، صفا، وفاداري، جانفشاني، نوعدوستي و فداكاري را در جامعه ما نمايندگي ميكند. چهره شاخص و نماد اصلي اين نسل، حاج قاسم سليماني است. چشمان اشكبار او بيانگر چنين حقيقتي بود. زبان اشك زبان صدق است و هيچ ناراستي در او راه ندارد.
مردم در روزهاي تشييع جنازه او و يارانش آمده بودند تا بگويند:
اي فصل با باران ما بريز بر ياران ما
چون اشك غمخواران ما در هجر دلداران ما
اي چشم ابر، اين اشكها ميريزد چو مُشكها
زيراكه داري رشكها بر ماه رخساران ما
داغ حاج قاسم در دلهاي امت اسلام هيچگاه سرد نميشود. حب او را خدا در دلهاي مؤمنين انداخته و از يادها هيچگاه فراموش نميشود. يك شهروند عراقي در وصف مقامات حاج قاسم چه خوب گفته است:
نميدانم در كداميك از اين روزها تو را ياد كنم
روز مسلم چون تو فرستاده و مهمان ما بودي
يا روز حبيب، چون تو بهترين دوست ما بودي
يا روز قاسم چون اسمت قاسم بود
يا روز علياكبر چون بدنت قطعهقطعه شد
يا روز عباس چون تو حامل پرچم بودي و دو دستت قطع شد.
روز تشييع شهيد قاسم سليماني يك نوحه همهگير شد و بهطور خودجوش مردم آن را فرياد ميزدند:
اي اهل حرم، مير علمدار نيامد، علمدار نيامد ...
مردم ايران و جهان او را ادامه كربلا و نهضت عاشورا و علمدار مقاومت در عصر ما ميدانستند.
حُب حسين علیهالسلام و خاندان پيامبر در جان مسلمانان و آزادگان جهان است. حُب به شهيد قاسم سليماني نيز رشحهاي از رشحات محبوبيت امام حسين علیهالسلام و شهداي كربلاست. چرايي محبوبيت مردمي شهيد حاج قاسم سليماني را بايد در چيستي مرام و مكتب او جستوجو كرد. حاج قاسم، همه آنچه را بايد در باب مرام خود در وصيتنامه سياسي – الهي خود آورده است. خطبهخط آن فلسفه، منطق و حكمت ايماني او را دقيق بيان كرده است.
پينوشت:
1. تفسير نور، محسن قرائتي، ج 7، صفحات 314 و 315