نسخه دیجیتالی «قاسم هنوز زنده است» منتشر شد

مرکز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نسخه دیجیتالی آلبوم «قاسم هنوز زنده است» را به همراهی هنرمندان موسیقی کشورمان پیش روی مخاطبان قرار داد.

به گزارش روابط عمومی بنیاد مکتب حاج قاسم به نقل از گزارش خبرنگار مهر، نسخه دیجیتالی آلبوم «قاسم هنوز زنده است» از محصولات منتشر شده مرکز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی با همراهی تعدادی از هنرمندان موسیقی کشورمان پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

«رقص و جولان» با شعر محمدمهدی سیار، آهنگسازی عماد توحیدی، تنظیم آرش صفدری و خوانندگی علیرضا افتخاری، «غیرت عشق» با شعر امید حسام، آهنگسازی و تنظیم نادر طاهری و خوانندگی محمد حشمتی، «دنیا دلتنگ است» با شعر حسین هدایتی، آهنگسازی و تنظیم میلاد بیضا و خوانندگی امیر حقیقت، «حاج قاسم سلام» با شعر امید حسام، آهنگسازی و تنظیم سامان مهدوی و خوانندگی صادق آهنگران، «انتظار» با ترانه میلاد عرفانپور، آهنگسازی امیر حقیقت، تنظیم امیرحسین اکبرشاهی و خوانندگی امیرحقیقت، «دو قاسم» با شعر میلاد عرفانپور، آهنگسازی عماد توحیدی، تنظیم آرش صفدری و خوانندگی سید محسن حسینی، «قاسم هنوز زنده است» با شعر میلاد عرفانپور، آهنگسازی و تنظیم محمدرضا چراغعلی و خوانندگی غلامرضا صنعتگر، «ققنوس» با شعر محمدمهدی سیار، آهنگسازی و تنظیم امیرحسین سمیعی و خوانندگی سید محسن حسینی، «پرده آخر» با شعر امید مهدی نژاد، آهنگسازی و تنظیم سعید چاووشی و خوانندگی امیرحسین سمیعی و «مرد میدان» با شعر مولانا، آهنگسازی و تنظیم محمدرضا چراغعلی و خوانندگی علیرضا افتخاری عنوان آثاری هستند که در این آلبوم گنجانده شده اند.

میلاد عرفانپور شاعر و مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری درباره این آلبوم نوشته است: آلبوم موسیقی «قاسم هنوز زنده است» مجموعه قطعاتی است که به لطف خدا برای بنده خاص خدا، قاسم سلیمانی تولید شد. خدا را شاکریم که این قطعات و قطعات سرود که پیش از این در آلبوم «قهرمان من» منتشر شد، سندی است از تلاشی هرچند ناقابل و ناچیز برای عرض ارادت و اشتیاق به آن جان گرامی.

یکی دیگر از نکاتی که در معرفی نسخه دیجیتالی آلبوم پیش روی مخاطبان قرار گرفته است، دلنوشته‌ای از شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی است که نکات جالب توجهی در قالب یک نیایش قلبی را در برمی‌گیرد.

در این دلنوشته آمده است:

«ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی همتا؛ دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام، چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟ سارُق، چارُقم پراست از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت در آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک برحسین(ع) فاطمه (س) است؛ گوهر اشک بر اهل بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

خداوندا در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه چیزی دارند ونه قدرت دفاع دارند. اما در دستانم چیزی را ذخیره کردم که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذراندم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.

خداوندا پاهایم سست است. رمق ندارد. جرات عبور از پلی که از جهنم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم.

من این پاها را در حَرَمت پا گذارده‌ام ، دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و درحرم اولیاات در بین الحرمین حسین (ع) و عباست (ع) آنها را برهنه دوانده‌ام و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم، امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آنها را ببخشی.»



دیدگاهی ثبت نشده است